عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام ..ممنونم از نگاهتون..خوش اومدید... اگه دوست دارید مطالب مختلفی درباره ی طبیعت گردی، ساخت انواع کاردستی و کلی چیزای باحال دیگه اطلاعات کسب کنید خوشحال میشم به اینستاگرام ما سری بزنید قدمتونو روی چشم ما بذارید. @mahsano1372

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تا خدا (نردبانی برای نزدیکی به خالق بی همتا) و آدرس takhoda.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 538
:: کل نظرات : 393

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 452
:: باردید دیروز : 695
:: بازدید هفته : 452
:: بازدید ماه : 6406
:: بازدید سال : 81790
:: بازدید کلی : 310381

RSS

Powered By
loxblog.Com

تکیه گاه...
چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 22:59 | بازدید : 1699 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 برادران يوسـف وقتـي مي‌خواسـتند يوسف را به چـاه بيفکنند ،

 

يوسف لبـخندي زد . . .

 

يهودا (يکي از برادران) پرسيد: چـرا خنديدي ؟

 

اينجا که جاي خـنده نيـست . . . !

 

يوسـف گفت: روزي در فکر بودم . . .

 

چگونه کسـي مي‌تواند به من اظهار دشـمني کند . . .

 

 با اينکه برادران نيرومندي دارم . . . !

 

اينک خداوند همين برادران را بر من مسلط کرد ،

 

تا بدانم که نبايد به هيچ بنده اي تکيه کرد . . .

 

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: داستانک , ,
:: برچسب‌ها: متن , متن زیبا , متن کوتاه , متن زیبا درباره ی بندگی , تکیه گاه , تکیه به خدا , تکیه بر خدا , داستان , داستانک , داستان کوتاه , داستان حضرت یوسف , حضرت یوسف ,
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد